بسم الله الرحمن الرحیم
مناشده امیرالمومنین در روز صفین سال 37 هجری
ابو صادق سلیم بن قیس هلالى تابعى بزرگوار در کتاب خود عنوان کرده که: على علیه السلام "در صفین" در میان سپاهیان خود و گروهى از مردم و کسانى که در نواحى مختلفه و از مهاجرین و انصار حضورش بودند بر منبر بالا رفت و پس از حمد و ستایش خداوند فرمود: اى گروه مردم، مناقب من بیش از حد احصاء است و بعد از آنچه خداوند در کتاب خود نازل فرموده و آنچه که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده از تمام مناقب و جهات برترى خود اکتفا بان میکنم: آیا میدانید که خداوند در کتابش سابق را بر مسبوق برترى داده، و احدى از این امت در راه خدا و رسول بر من پیشى نگرفته است؟ گفتند: آرى چنین است. فرمود: شما را بخدا سوگند میدهم، آیا هنگامى که از رسول خدا صلى الله علیه و آله سئوال شد از قول خداى تعالى: السابقون السابقون اولئک المقربون: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: این آیه را خداوند نازل فرموده درباره پیغمبران و اوصیاء پیغمبران و من افضل انبیاء و رسولان خداوند هستم و وصى من على بن ابى طالب افضل اوصیاء است؟ در این هنگام نزدیک هفتاد تن از اصحاب بدر که اکثر آنها از انصار و بقیه از مهاجرین بودند برخاستند و از جمله آنها بودند: ابو الهیثم بن تیهان، و خالد بن زید ابو ایوب انصارى، و در میان مهاجرین بود عمار بن یاسر و گفتند: ما شهادت میدهیم که از رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدیم که این سخن را فرمود.
فرمود: شما را بخدا سوگند میدهم در مورد قول
خداى تعالى یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و
اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم و قول خداى تعالى
انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا تا آخر آیه
و سپس این آیه که فرماید: و لم یتخذوا من دون الله و لا رسوله و لا
المومنین ولیجه، پس مردم گفتند: یا رسول الله آیا
مخصوص بعضى از مومنین است و یا شامل همه آنها است؟
در نتیجه خداى عز و جل امر فرمود به پیغمبر خود
صلى الله علیه و آله که بانها بیاموزد و براى آنها
تفسیر نماید ولایت را همان طور که نماز و روزه و
زکوه و حج آنها را تفسیر و تعلیم فرمود، پس مرا در
غدیر خم منصوب نمود و فرمود: همانا خداوند مرا
بابلاغ امرى مامور فرموده که سینه من بان تنگ شده
و اندیشه نمودم که مردم در مقام تکذیب من برآیند.
پس خداوند مرا تهدید بعذاب فرمود چنانچه آنرا
ابلاغ نکنم. یا على برخیز و سپس مردم را براى نماز
جماعت دعوت کرد و نماز ظهر را با آنان خواند.
سپس فرمود: اى مردم همانا خداوند مولاى من است
و من مولاى مومنین هستم و اولى هستم "سزاوارترم"
بانها از خودشان، هر کس که من مولاى اویم پس على
مولاى او است بار خدایا دوست بدار کسى را که او را
دوست بدارد و دشمن دار کسى را که او را دشمن بدارد
و یارى کن آنکه را که او را یارى نماید و خوار
گردان آنکه را که او را خوار نماید. در آن هنگام
سلمان "از میان آن جمع کثیر" برخاست و گفت: یا
رسول الله چگونه ولائى؟ فرمود: ولائى مانند ولاء
من، هر کس که من باو اولى "سزاوارتر" هستم از خودش
على علیه السلام اولى "سزاوارتر" باو است از خود
او و خداى متعال نازل فرمود این آیه را: " الیوم
اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم
الاسلام دینا "تا آنجا که راوى گوید" در این موقع
دوازده تن از اصحاب بدر بپا خاستند و گفتند ما
شهادت میدهیم که آنچه را فرمودى از رسول خدا صلى
الله علیه و آله شنیدیم.. تا آخر حدیث و آن طولانى
است و مشتمل بر فواید بسیارى.
الغدیر ، ج2